دو سال است که من برای دانش آموزان دبیرستان یک رشته علوم انسانی دیجیتالی انتخابی تدریس کرده ام. موضوع تا حدودی بحث برانگیز است. (وقتی یکی از همکاران موافقت کرد که بخش دوم را تدریس کند ، یکی دیگر از همکارانش دچار ناراحتی شد و گفت: "Et tu؟") مطمئناً تا حدی به دلیل عنوان: خواندن از راه دور. به هر حال ، انگلیسی یک رشته است که به خواندن نزدیک جایزه می دهد.
رایانه و کتاب. در واقع ، فن آوری و کلاسهای انگلیسی-آخرین سنگر در برابر رگبار تکنولوژی در کلاس های درس دبیرستان ، جایی که دانش آموز و همسالانش می توانند بدون هیچ مانعی از طریق پینگ و بلوپ و انیمیشن کار کنند یاد بگیرند-کلاس های انگلیسی نیز افزایش یافته است. سقوط کرده اند.
چه کسی باید کتاب بخواند ، وقتی رایانه می تواند آن را برای شما بخواند؟ بالاخره یک کامپیوتر می تواند بارکد یا یک فایل را بخواند. چرا کتاب نیست؟ چند ثانیه طول می کشد.
در واقع ، یک کتاب برای خواندن کتاب فقط چند ثانیه طول می کشد. اما البته ، این فقط خواندن از راه دور است ، نه خواندن نزدیک. شاخه جدیدی از نقد ادبی است.
خواندن از راه دور نتیجه ادبی جنبش داده های بزرگ است. این نوع خواندن نیازی به رایانه ندارد - قرن هاست که ادامه دارد - اما فناوری مطمئناً کارها را بسیار آسان تر می کند. به جای توضیح بخشهای متمرکز ، خواندن از راه دور به جای آن حجم زیادی از متن را ترکیب می کند. یک استدلال مهم برای خواندن از راه دور این است که مطالعه مقادیر زیادی از متون - رمان ، نامه ، مقاله ، هر چیزی با کلمات - محققان را قادر می سازد تا روندها و الگوها ، استثنائات ، ناهنجاری ها و سایر ویژگی های مجموعه های ادبی را به طور جامع تر (و بنابراین) دقیق تشخیص دهند. آیا مطالعه رمان نباید شامل همه رمان ها باشد؟ آیا تجزیه و تحلیل شکسپیر نمی تواند از ترکیب هر کلمه در هر نمایشنامه ای که می نویسد سود ببرد؟ مورتی آن را "تاریخ ادبی منطقی تر" می نامد. عمل خواندن - که ابتدا و همیشه ، خواندن نزدیک بود - و سکونت در افکار و صدای دیگران چیزی است که ویلیام درسیویچ منتقد و تحریک کننده آن را "تجمع آرام روح" می نامد. او آن را به ویژه در زمینه خواندن رمان توصیف می کند ، اما در مورد آثار کوتاهتر نیز صادق است. خواندن دقیق به معنای درک هر کلمه و طیف وسیعی از معانی آن است که از زمینه آن مطلع شده است.
در پایان ، Deresiewicz درست می گوید. خواندن یک عمل صمیمی و شخصی است. اما مورتتی هم درست می گوید. خواندن از راه دور ما را قادر می سازد تا واقعیت سرد و کمی را در کلمه ببینیم. کلمه: در غیر این صورت اختراع نمادین ، ذهنی و انسانی است.
"خواندن از راه دور ”نامی را بر رویکرد جدیدی برای نگاه به ادبیات بگذارید.همه دلایل را قبلاً شنیده اید: در یک دنیای فزاینده تکنولوژیکی ، بلا بلابلا ... مشاغل آینده نیاز به بلا بلا دارد ... آیا بچه ها بومی دیجیتالی نیستند ، بلاه بلا؟ بله ، بله ، مطمئناً.
اینها دامنه ها و منطق ها ، دلایل و سیاست ها هستند و معنی دار هستند - اما آب و هوا و شرایط به خوبی به بچه ها نمی فروشند. گفتن به بچه ها که باید کاری را به دلیل گرایش های فرهنگی انجام دهند ، راهی مطمئن برای تخلیه انرژی از آنهاست.
چرا آموزش خواندن از راه دور؟ چرا علوم انسانی دیجیتال آموزش می دهیم؟ از آنجا که هنگامی که می توانید این کلمه را به صورت محاسباتی درگیر کنید ، ناگهان می توانید کارهای واقعاً جالبی انجام دهید!
وقتی در اواخر دهه 90 در دانشگاه بودم ، هنگام نوشتن مقاله ای در مورد قلب تاریکی ، ساعت ها تفتیش کردم متن برای هر بار استفاده از کلمه "تاریکی". سپس متوجه شدم ، در روزهای اولیه اینترنت ، می توانستم متن کامل را به صورت آنلاین پیدا کنم و فقط روی "پیدا کردن در صفحه" ضربه بزنم. رونق! همه 26 عدد وجود دارد! حالا من می توانم تک تک آنها را از نزدیک ببینم. این جالب است!
و خواندن از راه دور حتی فراتر از رمان ها نیز صدق می کند: هفت سال پیش ، با استفاده از لیست فرکانس کلمات و صفحات گسترده ، 14 میلیون کلمه از نظرات معلمان را اسکن کردم تا دریابم معلمان چه ویژگی های شخصیتی را در دانش آموزان ممتاز و در دانش آموزانی که تلاش می کردند تشویق می شد. جالب است!
و همچنین در جاهای دیگر قابل استفاده است: هنرمند جاناتان هریس چند اسکریپت نوشت که هزاران وبلاگ را در وب جستجو کرد ، کلمات "من احساس می کنم" را جستجو کرد و کلمات بعدی را فهرست بندی کرد. سالها چندین بار هر روز و هزاران وبلاگ را در بر می گیرد ، داده های جمع آوری شده-که اکنون در وب سایتی به نام We Feel Fen خوب است-تکرار می شود و ساعت به ساعت نمایشی از حال و هوای جهان را ارائه می دهد. جالب است!
بچه ها چیزهای جالب را دوست دارند و خواندن از راه دور چیزهای جالب و جدیدی را به آنها نشان می دهد.
و با این وجود ، در همه این مثالها ، پس از شناسایی گذرگاه ها از طریق تکنیک های خواندن از راه دور ، خواندن نزدیک آن معابر جایی است که معناداری ظریف اتفاق می افتد. این مدلی است که بطور فزاینده ای برای توصیف علوم انسانی دیجیتالی شنیده می شود: این تلسکوپ است که به یافتن محل قرار گرفتن میکروسکوپ کمک می کند. به ما کمک کنید تا یکدیگر یا خودمان را با عمق بیشتری بشناسیم. اما دسترسی به رگه های غنی از معنا را فراهم می کند که با توجه دقیق بعدی ، می تواند به ما در دیدن الگوها و درک اصول اساسی کمک کند ، یا می تواند ما را با مکان ها و قسمت های جدیدی آشنا کند که ممکن است دقیق تر بخوانیم.
نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل 14 میلیون کلمه از نظرات معلم پایان دوره.دیگر لازم نیست.
روزی روزگاری ، برنامه نویسی پیچیده بود ، پر از نحو پیچیده و دستورات محرمانه. حال ، اگر می خواهید یک کلمه ابری از یک متن ایجاد کنید ، می توانید متن را به صورت آنلاین پیدا کنید ، آن را در یک فایل مانند Word یا سند متنی کپی کنید ، آن را با استفاده از تابع Import به برنامه ای مانند Wolfram Mathematica وارد کنید و چیزی را به سادگی تایپ کنید as:
و پوف! شما یک کلمه ابر دریافت می کنید. و اگر می خواهید طول یک متن را ببینید ، تایپ کنید:
< /img>پوف! و اگر می خواهید ببینید چند کلمه در یک متن ظاهر می شود ، می توانید تایپ کنید(خود را در اینجا مهار کنید):
پوف! شبیه جادو است بدون "برای حلقه" ، بدون "الگوریتم بازگشتی" ، بدون "توابع مرتب سازی". فقط ، در بسیاری از موارد ، یک دستور تک خطی ، دستوراتی که به نظر می رسد باید انجام دهد.
به طور خلاصه ، برنامه نویسی دیگر شبیه برنامه نویسی نیست.
ابر کلمه ای از اشعار از دیسکوگرافی کامل بیتلز.واقعاً نیست.
دوسوم دانش آموزانی که تا کنون به آنها آموزش داده ایم تجربه کد نویسی صفر داشته اند ، و در یک لحظه درباره انواع کارهایی که آنها یاد گرفتند انجام دهند بله ، برنامه نویسی پیچیده تر و پیچیده تر می شود ، اما این بدان معنا نیست که پیچیده می شود.
در اینجا یک چیز ترسناک در مورد علوم کامپیوتر وجود دارد: ما گاهی اوقات با معرفی انواع اصطلاحات و فرایندها آن را آموزش می دهیم. "بیایید از یک ماشین مجازی جاوا استفاده کنیم و قبل از تمرین با استفاده از شبه کد ، آرایه هایی را معرفی کنیم تا از اشکال زدایی برنامه ها اجتناب کنیم." اوه.
یا ما طبقه بندی ها را آموزش می دهیم - شناورها ، اعداد صحیح ، رشته ها ، لیست ها ، آرایه ها - بدون اینکه چگونه و چرا از آنها استفاده می کنیم.
اما ذهن ابتدا به عمل کشیده می شود ، نه انتزاع - مفهوم - برداشت. وقتی با ایده هایی آشنا می شویم که هیچ مبنایی برای آنها نداریم.
ابتدا نمایش دهید. بعدی انجام دهید. بعداً توضیح دهید.
ما از یک روش کارآموزی استفاده می کنیم ، نه از یک روش طبقه بندی یا نظری. ما شروع به درخواست از دانش آموزان برای کپی و تغییر کد می کنیم ، و سپس آنها در مورد کارهایی که انجام داده اند و دلیل عملکرد (یا عدم) آنها را می آموزند.
نمودارهای شبکه ای از پنج کتاب اول عهد جدید (KJV).مانند یک کلاس درس غوطه وری زبان ، اما با زبان برنامه نویسی.
در کلاس غوطه وری زبان ، روز اول ظاهر می شوید و به جای این که به شما بگویند ، "این یک دنباله اصلی مکالمه و یک صرف فعل است ، و در اینجا چیزی است که آنها به زبان انگلیسی معنی می کنند ، ”معلم زبان فقط شروع به صحبت با شما در یک زبان دیگر می کند. شما از آنچه می شنوید تقلید می کنید ، از نحوه تعامل با کلمات و اصوات و شخص معنا می گیرید و به تدریج قواعدی را تشخیص می دهید که بعضاً پس از استفاده از آنها به صراحت توضیح داده شده است.
همان کارها را می توان با برنامه نویسی انجام داد.
ما با انتخاب یک متن و مدل سازی چندین صفحه تجزیه و تحلیل ، تایپ کد و صحبت در مورد آنچه انجام می دهیم شروع می کنیم. سپس برای تکالیف ، PDF کارهایی را که در کلاس انجام دادیم به بچه ها می دهیم. آنها همان کار را در خانه انجام می دهند ، اما متن های خود را انتخاب می کنند - متن هایی که به آنها علاقه دارند. آنها از دستورات تقلید می کنند ، اما نتایج متفاوتی می گیرند. آنها در روز اول برنامه نویسی چیزهای جدیدی در مورد حوزه مورد علاقه خود می آموزند. آنها از قدرت فوق العاده ای برخوردارند ، حتی اگر هنوز نمی دانند چرا کار می کند.
یا مانند شاگردان آهنگر در حال کار در یک فورج ، آنها نحوه برخورد یک استاد با چکش و سندان را مشاهده می کنند و سپس خود آن را امتحان می کنند. ، تقلید از آنچه دیده اند. غوطه ور در محیط ، آنها بعداً با درجه حرارت و خواص فلزات ، نحوه تیز کردن لبه های آنها و تکنیک های خنک کننده آشنا می شوند. و طی چند هفته ، آنها می توانند کمی بداهه پردازی کنند. اما در ابتدا همه چیز روبه راه است.
و هنگامی که آنها با برنامه نویسی خود شروع به بداهه پردازی می کنند و با مشکلاتی روبرو می شوند- هنگامی که آنها سعی می کنند یک رشته را در تابعی که برای فهرست ها طراحی شده است قرار دهند - آن زمان است که با طبقه بندی ها و طبقه بندی ها آشنا می شوند. در آن لحظه ، وقتی یادگیری طبقه بندی ها مشکلی را برای آنها حل می کند ، خیلی بیشتر به آن اهمیت می دهند و آن را خوب یاد می گیرند.
توزیع واژه های منتخب از آهنگ هایی از کندریک لامار.کمی معلوم می شود.
سionsالاتی که توسط سالمندان دبیرستانی پرسیده شده و مورد بررسی قرار گرفته است شامل موارد زیر است:
اینها پروژه هایی هستند که پس از چند هفته گرم شدن توسط دانشجویان دنبال می شوندبالا ما با تجزیه و تحلیل ادبیات و نوشتار خود دانش آموزان شروع می کنیم - آنها جملات ، واژگان و پاراگراف های خود را با نویسندگان بزرگ مقایسه می کنند - و سپس آنها را آزاد می گذاریم تا س questionsالات خود را بپرسند و متون خود را تشخیص دهند.
نمودارهای نمودار جامعه از متن کامل دو کتاب نمایشی برای مدرسه ما (2010 و 2017).در کل ، ما در واقع روی یادگیری برنامه نویسی متمرکز نیستیم.
برنامه نویسی رسانه است ، نه پیام. (می دانم ، می دانم. منتظر بمانید ...)
در عوض ، ما بر روی مهارت ها و ویژگی های شخصیت متمرکز شده ایم.
از نظر مفید ، موفقیت در برنامه نویسی بیش از یادگیری نحو و دستورات این نیاز به پرسیدن سوالات خوب ، تجزیه و تحلیل مشکلات و تشکیل پرونده بر اساس شواهد دارد.
فرمول بندی پرسش ، تجزیه مشکل و استدلال: اینها اهداف واقعی هستند.
بنابراین ، بله ، موفقیت در رسانه پیام را آموزش می دهد (بالاخره مارشال مک لوهان درست گفت.)
و در توسعه این مهارت ها در برنامه درسی مبتنی بر پروژه که خودمختاری و انتخاب را ارائه می دهد ، هدف ما این است که ویژگی های شخصیتی کنجکاوی را از طریق بازی بدون ساختار ، نظم و انضباط بیشتر تقویت کنیم. آزمایش و تداوم ساختارمند از طریق حل مسئله.
اینها اهداف عمیق تری هستند.
و برای اینکه بدانیم آیا ما اصلاً موفق می شویم ، مطالعه عملکرد و تعامل دانش آموزان نیاز است.
< p> یادداشت تحریریه: برای مشاهده این که نویسنده این تکنیک های دور خواندن را عملی کرده است ، می توانید ارائه SXSW EDU 2018 خود را با عنوان "High School Digital Humanities: Live-Coding، a Course، and Next Step" در اینجا مشاهده کنید. < h4> درباره وبلاگ نویس: